سرکار رفتن مامان
روز چهارشنبه گذشته برای بار اول بعد از مرخصی زایمان ، سرکار رفتم. وقتی برگشتم،فینتالی کلافه بود فرصت نداد لباسمو عوض کنم. سریع دستامو شستمو بهش شیر دادم. بابا روزبه گفت که از ساعت 7:15 که از خونه رفتم فقط 75 سی سی شیر و یه کم غذا خورده. از وقتی رسیدم خونه از بغلم پایین نمیومد. موقع خواب هم تو بغلم خوابید. الهی بمیرم که تنهات گذاشتم. روز شنبه 23 دی تعطیل رسمی بود. یکشنبه با بابا روزبه رفتم سرکارتا از آقای رییس مرخصی بگیرم. از شب قبلش مادرجون لطف کردند اومدند خونه ما تا پیش فینتالی باشند. رییسم گفت که نمیتونم یکجا و طولانی مدت مرخصی بگیرم و باید بیام به کارهام برسم ظهر زودتر برگشتم خونه. وقتی اومدیم ، دیدی...
نویسنده :
مامان
17:57